شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳
شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۲ 11024 0 12

يك عمر در ميان اعداد؛ زندگینامه مختصر دكتر منوچهر وصال

زندگینامه بزرگان ریاضی: منوچهر وصال، پدر آنالیز ریاضی ایران

-- تولد: هفتم بهمن ماه ۱۲۹۱ تهران
-- اخذ ديپلم: دیپلم رياضى در تهران ۱۳۱۱
-- تحصيل در مدرسه «ژانون روسايى» فرانسويها در پاريس
-- ورود به دانشگاه سوربن براى تحصيل رياضى ۱۳۱۲
-- دريافت درجه دكتراى رياضيات از دانشگاه سوربن ۱۳۱۹ 
-- بازگشت به ايران ۱۳۲۰
-- نزديك به نيم قرن تدريس رياضى
-- مؤسس دانشكده مهندسى دانشگاه شيراز ۱۳۴۱
-- معاونت آموزشى دانشگاه شيراز از سال ۴۱ به مدت ۱۵سال
-- تدريس رياضى در دانشكده هاى تربيت معلم، شهيد بهشتى، اصفهان و تبريز
-- پايه گذارى نخستين كنفرانس رياضى در ايران
-- پيشنهاد دهنده تأسيس انجمن رياضى ايران
-- تأليف دو جلد كتاب رياضى عمومى، يك جلدكتاب آناليز و برگزيده هايى از نظريه اعداد، جستارهايى در باب جبر و مثلثات
-- بازنشستگى ۱۳۵۶
-- اشتغال به ويراستارى كتب رياضى و سرپرست گروه رياضى و آمار در مركز نشر دانشگاهى از ۶۰ تا ۸۲
-- درگذشت:  ۲۴ مرداد ۱۳۹۱ در تهران 
 

چهره ماندگار رشته رياضى در چهارمين همايش چهره هاى ماندگار ۱۳۸۳
«براى آنكه دريابيد حل مسأله در رياضيات هم ممكن است به اندازه حل يك جدول كلمات متقاطع يا بازى تنيس لذت بخش باشد، بايدكمى تلاش كرد. اگر تا به حال كيك تمشك دار نخورده باشيد، چطور ممكن است از آن خوشتان نيايد و يا دوستش داشته باشيد؟! اگر مزه لذت را در رياضيات بچشيد، مطمئن باشيد به آسانى آن را فراموش نخواهيد كرد... »

يك رياضيدان فرنگى به نام جرج پوليا، كتاب خود را درباره حل مسأله در رياضى، با اين جملات آغاز كرده است و به راستى رياضى از آن دسته علومى است كه تا بر آن محيط نشوى و بر تو محيط نشود، به زيبايی هاى درونى اش دست نخواهى يافت. با اين حال بسيارى بودند و هستند در اين سرزمين كه زندگى را با رياضيات به سر برده اند و ثبات و ميانسالى و پيرى را وقف گسترش و پرورش اين علم در ايران كرده اند. منوچهر وصال از جمله اين مردان است و مهرگان امروز به او اختصاص يافته است.

ژيان مجيدى: آنچنان مهربان و بانزاكت است كه در نود و دو سالگى به احترام ميهمان و به رسم ميهمان نوازى ويژه اى كه دارد، از جاى بر مى خيزد، لبخند مى زند و خوشامد مى گويد. منوچهر وصال كه قرنى پرتلاطم را زيسته است، پدر آناليز ايران نام دارد. زمانى كه ايران به سوى تغيير چهره سياسى خود و انتقال قدرت از رضاشاه به پسرش پيش مى رفت او و همفكران و هم نسلانش به دنبال كسب علم و دانش ايران را ترك مى كردند تا از خوان علم فرنگ، تحفه اى و ارمغانى براى سرزمين خويش بياورند.

وصال در سال ۱۲۹۱ در تهران به دنيا آمده است. جد پدری اش وصال شيرازى اديب معروف قرن سيزدهم است و جالب است بدانيد كه مادرش دختر ذكاءالملك، و محمدعلى فروغى نويسنده و نخست وزير ايران، دايى او بوده است.

در محضر پدر شروع به تحصيل ادب و علم مى كند. از كودكى خاطره دقيقى به ياد ندارد و وقتى صحبت از تهران قديم مى شود و اينكه در كدام محله مى زيسته اند، با تأسف مى گويد كه فراموش كرده اما جايى در نزديكى خيابان سپه بوده است. پدر كه خود از خاندانى اديب و هنرپرور بود و سواد قابل اعتنايى داشت، در كودكى مسائل رياضى منوچهر خردسال را حل مى كرده و خاطره روشهاى جذاب او در حل مسائل رياضى انگيزه اى بوده است تا رياضى را به عنوان تخصص و رشته مورد علاقه اش دنبال كند... به ياد مى آورد كه پدر، او و يكى ازديگر فاميلها را براى يادگيرى خط و كتابت، نزد عمادالكتاب خوشنويس معروف آن دوران مى برد. چشمهايش از به يادآورى اين خاطره مى درخشد و مى گويد: «او مرد بزرگى بود و به ما در پيدا كردن مسير زندگى مان بسيار كمك كرد. تازه از زندان مرخص شده بود چرا كه در دوران مشروطه شب نامه هاى سياسى را او مى نوشت. شب نامه هايى براى بيدارى مردم... پنج سال در زندان بود. دو سه سالى پيش او رفتيم و تا آنجا كه يادم هست، منزلش هم در ميدان بهارستان بود. »

منوچهر كوچك، سال نخست تحصيلى را در تهران و سال دوم و سوم را به سبب مأموريت پدر در شيراز مى گذراند. پدر در سيزده سالگى پسرك خردسال، فوت مى كند و از اين تاريخ است كه مسير زندگى او عوض مى شود، دست تقدير براى او پر از بازيهاى شگفت انگيز بوده است. سرپرستى او و خانواده را محمدعلى فروغى برعهده مى گيرد. آن هم در شرايطى كه موقعيت سياسى و اجتماعى ويژه اى داشته است، منوچهر وصال از محمدعلى فروغى به عنوان مردى اديب، سخندان و نويسنده ياد مى كند كه نخستين كتاب تاريخ فلسفه را در ايران نيز او مى نويسد؛ كتاب معروف «سير حكمت در اروپا.» دايى ميانسال، به مدت هفت سال، يار و مشاور و راهنماى منوچهر جوان است.

«دايى هاى من نقش مهمى نه تنها در زندگى من كه در پرورش فضاى آموزشى و تربيتى در ايران داشته اند. دايى ها و بخصوص، ابوالحسن فروغى اولين مجلات تربيتى، آموزشى ايران را داير كردند. مجله هاى فروغ تربيت و اصول تعليم. در آن نشريات، نخستين متن هاى ترجمه شده درباره آموزش و پرورش به چاپ رسيده است» . سال ۱۳۱۱ او موفق به اخذ ديپلم مى شود و به دانشسراى عالى مى رود. يك سال بعد براى ادامه تحصيل به فرانسه عزيمت مى كند. در دانشسراى عالى، معلم فيزيك او كسى نيست بجز دكتر محمود حسابى. حسابى شوق يادگيرى علوم پايه را در او بيشترمى كند.

سال ۱۳۱۲ او به دانشگاه سوربن راه مى يابد و به تحصيل رياضى مشغول مى شود و در سال ۱۳۱۹ موفق به اخذ درجه دكترا در رياضى مى شود. درخلال سالهاى پايان تحصيل در رصدخانه ژنو و زوريخ به كارورزى و فعاليت علمى نيز مى پردازد.

سال ۱۳۱۹ به ايران مراجعت مى كند و از ۱۳۲۰ به استخدام دانشگاه تهران در مى آيد. دكتر هشترودى معروفترين همكار او در آن سالهاست.

تمامى زندگى اين مرد در تحصيل رياضى و تدريس آن سپرى شده است. با فروتنى مى گويد: «برايم قابل تصور نيست كه بشر بدون رياضى بتواند كارى كند. رياضى پايه علوم است. حتى هنر نيز وامدار رياضى است، رياضى پايه موسيقى نيز هست. اگر بشر به درك و شناخت رياضى دست نمى يافت سنگ روى سنگ بنا نمى شد.»

سال ۱۳۲۶ ازدواج مى كند، ثمره ازدواج او سه دختر و دو پسر است كه هر پنج نفر فارغ التحصيل در رشته رياضى هستند.

سال ۱۳۳۱ منوچهر وصال كه مسؤول كتابخانه دانشكده فنى بوده است بورس تحصيل كتابدارى را كه ارمغان يونسكو است، دريافت مى كند و به مدت دو سال براى تحصيل كتابدارى به پاريس مى رود. «در آنجا بسيار از كار و شغل من استقبال شد. من يك دكتراى رياضى بودم كه براى تحصيل در يك دوره كوتاه در رشته اى ديگر جلاى وطن كرده بودم.»

به ايران باز مى گردد و در سال ۱۳۴۰ طى حكمى از سوى دانشگاه شيراز، به آنجا كوچ مى كند و به عنوان استاد و معاون دانشگاه تا سال ۱۳۵۶ كه سال بازنشستگى اوست به كار ادامه مى دهد.

«پس از ورود به دانشگاه شيراز، دانشكده مهندسى اين دانشگاه را تأسيس كردم و رياست آن را بر عهده گرفتم.»

با يادآورى گذشته، مى كوشد خاطرات زمانى را كه اكنون از ياد برده، دوباره به چنگ بياورد. همسر و پسر كوچكش نيز به او دراين امر يارى مى دهند. اما به قول خودش «چاره اى نيست. پيرى است و فراموشى!»

و ادامه مى دهد: «درست است كه پير شده ام اما نمى توانم حسى را كه الآن دارم بيان نكنم؛ از همه گذشته و از راهى كه رفته ام راضى ام. زياد نمى توانم راه بروم ولى راههاى زياد و عميقى هست كه بايد در درونم بروم. اى كاش مى دانستيد كه چقدر پيرى فوق العاده است!»

در سالهايى كه در شيراز بوده است در كنار تأسيس دانشكده فنى مشاور علمى و رئيس بخش علمى دانشگاه را نيز برعهده داشته و بالاترين مرجعى بوده كه درباره پژوهش و تحقيق و دروس تدريسى تصميم مى گرفته است و بالاخره منوچهر وصال پس از سى و شش سال تدريس در دانشگاههاى مختلف، اعلام بازنشستگى مى كند و تقاضاى او پذيرفته مى شود چرا كه حس مى كند كارهايش را انجام داده است. شاگردان زيادى تربيت كرده و به قول قديمى ها آردها را ريخته و الكش را هم آويخته است!

بعد از بازنشستگى و در بحبوحه انقلاب فرهنگى، تا سال ۱۳۶۰ منوچهر وصال به هيچ كارى جز كتاب خواندن و پژوهشهاى رياضى شخصى مشغول نبوده است تا اينكه ازطرف مركز نشر دانشگاهى براى ويرايش كتابهاى رياضى دعوت به كارمى شود و پس از بيست و دو سال كه با سمت سرپرستى گروه رياضى و آمار دراين مركز، اشتغال داشته است. گويى براى بار دوم بازنشسته مى شود.

سال ۱۳۸۲ دكترمنوچهر وصال كه ديگر پيرمردى ۹۱ ساله است از مركز نشر دانشگاهى خداحافظى مى كند و خانه نشين مى شود. او اكنون به خواندن آثار ادبى روى آورده است و آرام و متواضع، در خلوت خودخواسته اش زندگى مى كند. «زندگى با همه تلاطم ها و فراز و فرودها، نقطه پايان هم دارد. همه بايد سرتسليم فرودبياورند. اين قسمت و تقدير همه است، تقديرى كه خداوند آن را ساخته و پرداخته است. پيرى يعنى رضا و تسليم، اين است كه جوانها آن را نمى فهمند. در پيرى است كه انسان در مى يابد درست يا غلط، بايد همين مسيرى كه آمده را طى مى كرده و همه چيز درست و سرجاى خودش بوده است.»

منوچهر وصال راضى و خوشحال به گذشته مى نگرد. اما دل به آن نبسته است و مى گويد كه آرزومند زندگى در سالهاى بيشترى است چرا كه زندگى موهبتى بس عميق است، موهبتى كه رايگان در دسترس آدمى قرارمى گيرد.

«زندگى من زندگى زيبايى بود، چون با رياضى توأمان شد. اين رياضى را بايد جدى گرفت، رياضى يعنى راه و روش زندگى. يعنى تجزيه و تحليل. حاصلى كه از زندگى به دست آورديم و انتخاب درست ترين گزينه براى حركت، براى ادامه دادن، براى زيستن...»
 
در نهایت استاد بزرگ، منوچهر وصال در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۹۱ در تهران دار فانی را وداع گفت. یادش همواره گرامی باد.

آی هوش: گنجینه دانستنی ها و معماهای هوش و ریاضی

نظراتی که درج می شود، صرفا نظرات شخصی افراد است و لزوماً منعکس کننده دیدگاه های آی هوش نمی باشد.
آی هوش: مرجع مفاهیم هوش و ریاضی و انواع تست هوش، معمای ریاضی و معمای شطرنج
 
در زمینه‌ی انتشار نظرات مخاطبان، رعایت برخی موارد ضروری است:
 
-- لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
-- آی هوش مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
-- آی هوش از انتشار نظراتی که در آنها رعایت ادب نشده باشد معذور است.
-- نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.
 
 
 
 

نظر شما

پرطرفدارترین مطالب امروز

پالیندروم چیست؟
قواعد بخش پذیری بر اعداد  1 تا 20
طنز ریاضی: اثبات 5=2+2
طنز ریاضی: لطیفه های ریاضی!
زندگینامه ریاضیدانان: رویا بهشتی زواره
طنز ریاضی: اثبات 2=1
مغز و ساختار مخ
قضایای ناتمامیت گودل
زندگینامه بزرگان ریاضی: گوتفرید لایب نیتس